سلام بر عشق سلام بر عشقم سلام بر سارام سلام برگلم سلام بر وجودم
سارا از وقتی که قبول کردن ما با هم ازدواج کنیم
از یه طرف خوشحال از یه طرف ناراحت لابد میپرسی خوشحالی برای چی ؟و ناراحتی برای چی؟
خوشحالی :برای اینکه من باتو و تو با من و با صدای بلند داد میزنم من به عشقم رسیدم
ناراحتی:نمیگم خودت میدونی فقط باید دعا کنیم خدا با ما هست هیچ وقت نباید فراموشش کنیم باشه سارا
خدا که این عشقو به ما داده ما باید خیلی مواظب این عشق باشیم که نه کسی بیاد خرابش کنه نه از بین ببرتش اینو بهم دیگه قول میدیم
یه زندگی پراز عشقو محبتو ساده
میخوام یه زندگی رو راه بندازم که همه حسرت بخورن
که یاد بگیرن بدون عشق زندگی نمیشه واز ما یاد بگیرن زندگی رو شروع کنن
بزاریت یه چیزی رو اعتراف کنم هیچ عشقی مثل حضرت فاطمه و حضرت علی نمیشه
به قول مامانم ما که اونا نمیشیم ولی میتونیم راهو رسمشونو بریم من میخوام حرف مامانمو رو گوش کنم و راهو رسمشونو برم سارا با کمک هم این کارو میکنیم
سارا خیلی دل تنگتم عاشقتم بدون تو میمیرم این حرفا رو زدم نمیدونم شاید بگی دیونه ای
میگم بله ...
اگه دیونه ندیده ای به ما میگن دیونه
حرف داری با خدا بزن به ما میگن دیونه
سارا دوست دارم کنارم باشی بات حرف بزنم حرف دلمو بگم میخوام سرمو رو پات بزارم وبلند گریه کنم و بات درد دل کنم وتلافی این همه سالو دربیارم خیلی دوستت دارم بدون سارا هرگز
یادته همیشه یه چیز روی برگه مینوشتم
یا تو یا هیچ کس
سارا دیگه نمی دونم چی بنویسم یا چی بگم دیگه فکرم کار نمیکنه نمی دونم دارم چی میگم
خیلی داغونم میدونم تو هم خیلی داغونی ما به هم میرسیم
سارا باز هم میگم کم اوردم خیلی کمکم کن دستم بگیر با خودت ببر منو اینجا تنها نزار بهم قول بده
نوشته :صادق
نظرات شما عزیزان:
|